| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
نجار یک روز کاری دیگر را هم به پایان برد
آخر هفته بود و تصمیم گرفت دوستی را برای صرف نوشیدنی به خانه اش دعوت کند
موقعی که نجار و دوستش به خانه رسیدند قبل از ورود نجار چند دقیقه در سکوت جلو درختی در باغچه ایستاد
بعد با دو دستش شاخه های درخت را گرفت چهره اش بی درنگ تغییر کرد
خوشحال و خندان وارد خانه شد همسر و فرزندانش به استقبالش آمدند
برای فرزندانش با صبوری خاصی قصه گفت و بعد با دوستش به ایوان رفتند تا نوشیدنی بنوشند
از آنجا می توانستند همان درخت جلوی درب خانه را ببینند
دوستش دیگر نتوانست جلوی کنجکاوی اش را بگیرد
و کمی خجالت دلیل رفتار نجار را پرسید
آه این درخت مشکلات من است
موقع کار مشکلات فراوانی پیش می آید
اما این مشکلات مال من و کار من است و ربطی به همسر و فرزندانم ندارد
وقتی به خانه می رسم مشکلاتم را به شاخه های آن درخت می آویزم
روز بعد وقتی می خواهم سر کار بروم دوباره آنها را از روی شاخه بر می دارم
جالب ترین نکته در این کار این است که وقتی صبح به سراغ درخت می روم تا مشکلات روز قبل را بردارم
خیلی از مشکلات دیگر آنجا نیستند و بقیه هم خیلی سبکتر شده اند !!!
رمز عبور را فراموش کردم ؟ آمار مطالب کل مطالب : 2226 کل نظرات : 13 آمار بازدید بازديد امروز : 2259 نفر بارديد ديروز : 770 نفر ورودی گوگل امروز : 226 نفر ورودی گوگل ديروز : 77 نفر بازديد هفته : 2259 نفر بازديد ماه : 8016 نفر بازديد سال : 13200 نفر بازديد کلي : 133712 نفر وضیعت آنلاین افراد آنلاین : 1 نفر |
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 770
بازدید هفته : 2259
بازدید ماه : 8016
بازدید کل : 133712
تعداد مطالب : 2226
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1